دلم خیلی برات تنگ شده نمیدونم هنوزم مثل قبل حس میکنی چه حالی دارم
یا نه نمیدونم مثل قبل برات مهمم یا نه اما من هنوزم عاشقتم و منتظرم تا از یه راهی
با هم حرف بزنیم دلم واسه اون موقع ها که ناراحتیامو بهت میگفتم و گوش میدادی
و راهنماییم میکردیو ناراحتیم رفع میشد تنگ شده واسه شنیدن عزیزم گفتنت دلم
تنگ شده این روزا خیلی نگرانم و همش دلم میخواد از تو کمک بخوام متوجه شدم که
آرمان واقعا معتاد شده تصمیم گرفتم به بابا بگم اما بازم منتظر نظر توام عزیزم خواهش میکنم
تو این روزا تنهام نزار و یه جوری کاری کن بتونیم حرف بزنیم خیلی نگرانتم چون حتی نمیدونم نت
قط شده و دیگه نتونستی بیای یا حالت بد هست کاش ازت خبر داشتم سه شنبه رفته بودم بیرون
گرفتنم برا اینکه کاپشنم کوتاه بود دلم میخواست تو بودی و کمک میکردی تا اتفاقی نیفته
اما انگار باید این دوری رو تحمل کنم تا بازم ازت با خبر شم مثل قبل میگم انتظار سخته
اما چون تو بهترین و با ارزشترین کس من هستی تحمل میکنم
نمیدونم یه روزی اینارو میخونی یا نه اما وقتی برای تو مینویسم یکم آروم میشم
خیلی دوست دارم